الشيخ عبد الرحمن بن حسن نوه امام مجدد رحمه الله جميعاً
تولدوعلم آموزى الشيخ عبد الرحمن بن حسن رحمه الله
شیخ عبدالرحمن بن حسن در سال 1196 در درعیة متولد شد. در خانوادهاي ریشهدار
از حیث ارجمندی و علم، رشد ونمو کرد. جدّش، روشنگر دعوت محمدی، شیخ الاسلام محمد
بن عبدالوهاب و عموهایش که پیشوایان سرشناسی بودند وعلمای برگزیده شهر نجد توجهی
ویژه به او داشتند، سپس کتاب التوحید را نزد جدّش شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب
از ابتدا تا ابواب سحر قرائت کرد و (همچنین) تمام کتاب (آداب المشی الی الصلاة) را
نزد وی قرائت نمود.
در مجالس بسیاری از
جمله در درس صحیح بخاری، تفسیر و کتابهای احکام به قرائت عمو و استادش، شیخ
عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب، حضور داشت. صحیح بخاری را به قرائت عمو و استادش
شیخ علی بن محمد بن عبدالوهاب و تفسیر سوره بقره را از ابن کثیر به قرائت عمویش
شیخ عبدالعزیز بن محمد بن عبدالوهاب فرا گرفت. در جلسه قرائت عمو و استادش شیخ حسن
بر پدرش شیخ الاسلام محمد بن عبدالوهاب حضور یافت در حالی که در سن تمییز بود. در
جلسه قرائت کتاب منقی الاخبار توسط شیخ عبدالله بن ناصر بر شیخ الاسلام محمد بن
عبدالوهاب حضور داشت. همچنین شیخ عبدالرحمن در مجالس دیگری از مجالس جدش با قرائت
اساتید دیگر حضور بهم رسانیده است.[1]
شیخ عبدالرحمن بن
حسن بر تمامی عمومها و اساتید سهگانهاش؛ عبدالله، علی و حسین فرزندان شیخ محمد
بن عبدالوهاب فقه و حدیث فراوانی قرائت کرده و در بسیاری از مجالس آنان در درس فقه
و حدیث حضور داشته است. کتابهایی مثل مختصر الشرح، المقنع و غیره را بر شیخ حمد بن
ناصر، السیرة النبویة را بر شیخ عبدالله بن فاضل، کتاب شرح الشنثوری در فرائض را
بر شیخ عبدالرحمن بن خمیس، کتاب شرح الجزریه قاضی زکریا انصاری را بر شیخ احمد بن
حسن بن رشید حنبلی و کتاب (شرح الفاکهی علی متممة النحو) ر را بر شیخ ابوبکر حسین بن غنام قرائت کرده
است.
این برخی از اساتید
عبدالرحمن بن حسن در نجد بود، اساتیدی نیز در مصر داشت که از جمله برجستهترین
آنان میتوان از افراد زیر نام برد: 1- شیخ حسن
قویسینی مصری، شرح جمع الجوامع محلّی در علم اصول و مختصر السعد در علم معانی و
بیان را در مجلس این استاد فرا گرفت و جز اندک از مجلس درس این دو کتاب را از دست
نداد. شیخ قویسینی در تمامی مرویات خود به وی اجازه داد و نسخهای که تمامی بحثهای
نخستین کتابهایی که با سند خود از شیخ محدث عبدالله بن سالم مصری، شارح بخاری
روایت کرده است را در بر میگیرد، به وی سپرد.
و نسخهای را که در
برگیرنده تمام بخشهای روایتهای خود از شیخ محدث عبدالله بن سالم مصری، شارح بخاری
است به وی سپرد، و تمام آنچه در آن به روایت او از شیخ عبدالله شرقاوی از شیخ محمد
بن سالم حنفی از شیخ عید بن علی النمرسی از شیخ عبدالله بن سالم بصری مطرح شده را
نیز به وی اجازه داد. قویسینی اجازه صحیح بخاری به روایت خود از شیخ داود القلعی
از شیخ احمد بن جمعه بجیرمی از شیخ مصطفی اسکندرانی معروف به ابن صباغ از شیخ
عبدالله بن سالم بصری با سند آتی خود در اجازه بجیرمی به شیخ عبدالرحمن بن حسن
داده است. همچنین قویسینی به وی اجازه روایت صحیح بخاری از او (قویسینی) از استادش
سلیمان بجیرمی از شیخ محمد عشماوی از شیخ ابوالغرعجمی از شیخ محمد شوبری از شیخ
محمد رملی از شیخ الاسلام زکریا ا نصاری از حافظ ابن حجر عسقلانی از شیخ تنوخی از
شیخ سلیمان بن حمزه از شیخ علی بن حسین بن منیر از ابوالفضل بن ناصر از شیخ
عبدالرحمن بن منده از محمد بن عبدالله بن ابی بکر جوزقی از مکی به عبدان نیشابوری
از امام مسلم از امام بخاری، داده است. گفت (گفتم با این مسند صحیح مسلم را روایت
کرده است) شیخ عبدالرحمن بن حسن این استاد خود- قویسینی- را به این شیوه ستوده است
که وی از برترین چهرههای علمی در مصر بود.
2- شیخ عبدالرحمن
جبرتی، شیخ عبدالرحمن بن حسن میگوید: جبرتی برای من حدیثی را به شیوه مسلسل بالأولیه-
با شرط خود- (اصطلاح خاص حدیثی است) یعنی گفته تمامی روایان آن حدیث را نقل کردن،
روایت کرد. (و آن نخستین حدیثی بود که از وی شنیدم).
سند آن حدیث را
برای وی قرائت کردم تا اینکه به امام سفیان بن عُیینه رحمه الله تعالی از ابوقاموس
برده عبدالله بن عمرو بن عاص از عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنها رسانیدم. که
رسول خداص فرمود: (خداوند رحمن – تبارک و تعالی- بخشایندگان را میبخشد. بر کسانی که
در زمین هستید ببخشید (مهر بورزید) تا آنکس که در آسمان است به شما رحم کند (شما
را ببخشد).
- تمامی مرویات خود
را از استادش شیخ مرتضی حسینی – یعنی مولف
تاج العروس و سایر مصنفات برگزید و ارزشمند دیگر- از شیخ عمر بن احمد بن عقیل و
شیخ احمد جوهری و روایت هر دوی آنها از عبدالله بن سالم بصری که او نیز از
ابوعبدالله محمد بن علاءالدین بابلی از شیخ سالم منهوري از نجم غيطی از شیخ الاسلام
زکریا انصاری از حافظ شیخ الاسلام احمد بن علی بن حجر عسقلانی صاحب کتاب فتح
الباری، به من اجازه داد.
اکثر روایاتی که از
اساتیدمان در کتابها مطرح کردیم به او ختم میشوند. ولی سند روایتشان از بخاری به
این نحو است که حافظ ابن حجر عسقلانی رحمه الله از ابراهیم بن احمد تنوخی از احمد
بن ابی طالب حجار از حسین بن مبارک زبیدی حنبلی از ابوالوقت عبدالاول بن عیسی بن
شعیب سنجری هروی از ابوالحسن عبدالرحمن بن محمد بن مظفر بن داود داودی از ابومحمد
بن عبدالله بن احمد سرخسی از ابوعبدالله محمد بن یوسف بن مطر فربری از امام بخاری
رحمه الله، روایت کردهاند.
شیخ عبدالرحمن بن
حسن میگوید: بر او – جبرتی- اسانیدش را از استاد مذکورش- یعنی
مرتضی حسینی- به طور متصل به مولفین کتابهای حدیثی مثل امام احمد، مسلم، ابوداود،
نسائی، ترمذی و ابن ماجه رحمهم الله، قرائت کردم، پس به آن و به سند مذهبمان با
روایت او از استاد مذکورش یعنی مرتضی حسینی- از سفارینی نابلسی حنبلی از
ابوالمواهب به طور متصل به پیشوایمان یعنی احمد بن حنبل رحمه الله تعالی، به من
اجازه روایت داد.
3- شیخ عبدالله
باسودان، وی از بزرگترین چهرههای علمی در مصر بود که شیخ عبدالرحمن بن حسن با آن
برخورد کرد. به عبدالرحمن در تمامی مرویات خود اجازه داد و نسخه خود را که متضمن
اوائل کتابهایی بود که با سند خود از استاد محدث عبدالله بن سالم بصری روایت کرد،
به عبدالرحمن سپرد، علامه عبدالرحمن بن حسن در خصوص آن میگوید: (تمامی آنچه در
نسخه معروف شیخ عبدالله بن سالم در مصر است را به من اجازه داد- یعنی شیخ عبدالله
باسودان- و آن را از اصلش که اینک نزد ماست و به روایت او از محمد بن جوهری از
پدرش از استادش عبدالله بن سالم است، نقل کرده است.
شیخ عبدالرحمن میگوید:
به من با مذهب پیشوایان – یعنی امام احمد بن حنبل: به روایت خود از
شیخ احمد الدمنهوری از استادش احمد بن عوض از استادش محمد خلوتی از استادش منصور
بهوتی از شیخ عبدالرحمن بهوتی از شیخ یحیی بن موسی الحجاوی از پدرش که سند پدر به
امام احمد رحمه الله مشهور است، اجازه روایت داد.
4- مفتی الجزائر
محمد بن محمود الجزائری حنفی اثری، شیخ عبدالرحمن بن حسن میگوید: او را خوش عقیده
و بسیار سخاوتمند در علوم شرعی یافتم و نخستین حدیثی که به صورت مسلسل اولیه-
اصطلاح خاص روایت حدیث - که عین گفته روایان را به صورت موردی نقل کند- برای ما
روایت کرد. شیخ عبدالرحمن میگوید: به مرویات خود از استاد مذکورش- یعنی حمودة و
استادش علی بن امین به من اجازه روایت داد.
قسمتی از صحیح مسلم
و اول بخاری روایت ابن سعادة[2] با سند متصل به
مؤلف رحمه الله تعالی و قسمتی از (الاحکام الکبری) حافظ عبدالحق أشبیلی را نزد وی
قرائت کردم. او در دفتر یادداشت بجا ماند از درس او اسانید (نام راویان) وی را در
آن نوشتهام.
5- شیخ ابراهیم
عبیدی استاد قرائات در مصر به ده روش قرائت میکرد. شیخ عبدالرحمن بن حسن اول قرآن
را در نزد وی قرائت کرد و یادآور شده که سندهای متصلی به قاریان هفتگانه و قراء
دیگر در دست داشت (نزد وی موجود بود).
6- شیخ احمد بن
مسلمونه، شیخ عبدالرحمن بن حسن یادآور میشود که با وی ملازمتهای ویژهای داست.
بسیای از قرآن، شاطبیه و شرح الجزریه شیخ زکریا انصاری را نزد وی قرائت کرده است،
شیخ عبدالرحمن در تمجید استادش- شیخ احمد بن مسلمونه- میگوید: خوش اخلاق و فروتن
بود، در قرائتها بسیار توانا و چیرهدست بود. روایات و سندهای متصلی به قرائت
کنندگان هفتگانه و دیگران داشت.
7- شیخ یوسف صاوی
شیخ عبدالرحمن بیشتر شرح الخلاصه ابن عقیل رحمه الله را نزد وی قرائت کرد.
8- شیخ ابراهیم
بیجوری، شرح الخلاصه اشموتی را تا باب الإضافه نزد وی قرائت کرد و در تدریس کتاب
فی السلم در وی حاضر شد.
9- شیخ محمد الدمنهوری،
شیخ عبدالرحمن در تدریس کتابهای فی الاستعادات و الکافی فی علم العروض و القوافی
وی حضور داشته و میگوید: آن دو کتاب را با حاشیهاش در دانشگاه الأزهر برای ما
قرائت کرد.
[1]- همانگونه که شیخ عبدالرحمن بن حسین
تایید کرده است راویان (درس شیخ الاسلام) محمد بن عبدالوهاب معروف اند، بسیاری از
علمای مدینه ودیگران به صورت روایت خاص و عام آنها را فرا گرفتهاند از جمله آنان
محمد بن حیات سندی و شیخ عبدالله بن ابراهیم الفرضی الحنبلی است.
[2]- این روایت ابن سعادة از روایاتی که
نزد ابن حجر است برتر است. ابن حجر بدان دست نیافته و از آن آگاهی نداشت. در مغرب
زمین این روایت، روایت قابل اعتمادی است، علامه محمد الأمیر الکبیر آن را در کتابش
بنام «الأرب من علوم الإسناد و الأدب» از شیخ ابوالبرکات عبدالقادر بن علی بن یوسف
بن محمد الفاسی نقل کرده است.